پیامبر

ساخت وبلاگ

شاید پیامبری...

از وقتی امدی بیشتر با خدا حرف میزنم...

دلتنگ روزهای خوبم...

من و خدا باهم دوست نداشتن را تمرین میکنیم...

این منم ک خودش خودش را زنده زنده دفن میکند...

تو پیامبری باش ک با زنده ب گور کردن مخالفی...

من و خدا باهم دوست نداشتن را تمرین میکنیم...

بین خودمان بماند، گاهی خدا کنارم مینشیند، خودم حلقه اشک را در چشمانش دیده‌ام وقتی دلش ب حال من میسوزد...

تو ک پیامبری

من خود دردم، خود رنج، خود تمام حس های مبهم ک خداهم نمیداند باید با من چکار کند‌‌...

من و خدا باهم دوست نداشتن پیامبرمان را تمرین میکنیم...

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:59